نگاهی به اثار ادوار مانه
باسلام خدمت دوستان در این مقاله به اثار وزندگی ادوار مانه پرداخته شده است
ادوار مانه یکی از اولین هنرمندان قرن نوزدهم میلادی بود که به مضامین زندگی مدرن پرداخت. او همچنین یکی از محوریترین هنرمندان در انتقال از رئالیسم به امپرسیونیسم به حساب میآید.
نام اثر: بار فولی برژه
مانه این نقاشی را زمانی که بیمار بود و یک سال قبل از مرگش کشید، این اثر نگرش متضادش را در خود دارد. از طرفی محیطی مدرن از بار فولی برژه، مشهورترین و مدرنترین سالن کافه–کنسرت پاریس را ترسیم کردهاست، این بار بیش از هرچیزی به خاطر لامپهای الکتریکی بسیار جدیدش مورد توجه بود. نوع قلموی استفاده شده در اثر امپرسیونیستی است و کادربندی آن تحت تأثیر هنر جدید عکاسی بودهاست. از سویی دیگر، معنا و مفهوم این نقاشی کاملاً مبهم و حتی گیجکننده است، انگار با مسئله ای روبه رو هستیم که مانه را در طول زندگی هنری اش درگیر خود کرده باشد، یعنی ارتباط بین واقعیت و خیال در نقاشیهای تمثیلی. این اثر احتمالاً الهام و اقتباسی از لاس منیناس باشد، اثر سرشار از ابهام و معمای دیگو ولاسکز که شاهکاری از سبک باروک است. نقاشی به نظر میرسد که تصویری مستقیم و از روبه روی پیشخدمت می خانهای باشد، که پشت پیشخوانی از مرمر ایستاده و به ما، به بیننده یا مشتری مینگرد. سپس نگاه ما به سوی آینهٔ بزرگی پشت سر او جلب میشود که پر از انعکاسهایی در هم آمیختهاست. انعکاس دختر در آیینه به سمت راست منحرف شدهاست؛ در سمت بالا و راست آینه تصویری روح مانند از مردی را میبینیم که انگار دقیقاً روبه روی دختر قرار ایستاده و دختر با شادمانی در حال ارائهٔ سرویس به او باشد.
بیوگرافی ادوار مانه
نقاش مشهور فرانسوى در ۲۳ ژانویه سال ۱۸۳۲ در پاریس و در خانواده اى تحصیلكرده به دنیا آمد. پدرش آگوست ادوارد مونه از مقامات رسمى وزارت دادگسترى فرانسه بود و مادرش یوجین دزیره مونه اهل مطالعه بود و دستى در نویسندگى داشت. پدر ادوارد بسیار علاقه داشت فرزندش راه او را ادامه دهد و در رشته حقوق تحصیل كند و براى همین وقتى فرزندش از آرزوى خود گفت اینكه چقدر دوست دارد نقاش شود، به شدت با او مخالفت كرد. به مدرسه نظامى رفت و در ۱۶ سالگى با نیروى دریایى به ریودوژانیرو رفت.
سالهای آغازین زندگی ادوار مانه
مادر ادوار مانه «اوژنی – دزیره فورنیه» دخترخوانده ولیعهد سوئد، «چارلز برنادت» بود که خانواده سلطنتی سوئد در حال حاضر از نوادگان وی بهشمار میروند. پدرش «آگوس مانه» قاضی بود و انتظار داشت تا ادوار پیشهای در حقوق را دنبال کند اما داییاش «چارلز فورنیه»، او را به نقاشی تشویق میکرد و اغلب، مانه جوان را با خود به لوور میبرد. در ۱۸۴۵ و در پی نصیحتهای دایی چارلز، مانه در یک دوره مخصوص طراحی ثبتنام کرد، جایی که «آنتونی پروست»، روزنامهنگار و سیاستمدار آینده فرانسوی را برای اولین بار ملاقات کرد و دوستیشان تا پایان عمر حفظ شد.
در ۱۸۴۸ و بنا به پیشنهاد پدرش، مانه با یک کشتی آموزشی به ریو دوژانیرو در برزیل رفت. بعد از دو بار رد شدن در امتحان ورودی نیروی دریایی، سرانجام پدرش با درخواست وی در پیگیری آموزش حرفهای هنر موافقت کرد. از ۱۸۵۰ تا ۱۸۵۶ میلادی، مانه تحت آموزش نقاش آکادمیک توماس کوتر که یکی از تاثیرگذارترین نقاشان وقایع تاریخی در فرانسه بود، قرار گرفت. ادوار جوان در اوقات فراغتش آثار استادان قدیم نقاشی در لوور را کپی میکرد.
از سال ۱۸۵۳ تا سال ۱۸۵۶ میلادی، او با ملاقات از سه کشور آلمان، ایتالیا و هلند، تحت تأثیر آثاری از نقاشان اسپانیایی، دیهگو ولاسکز و فرانسیسکو گویا و همچنین، هنرمند هلندی فرانس هالس قرار گرفت. در ۱۸۵۶، ادوار استودیوی خود را باز کرد و سبک او در کارهای این دوران بیشتر با ضربات نرم قلممو، مختصرسازی جزئیات کار و عدم استفاده از رنگهای انتقالی همراه بود.
در ۱۸۶۳ مانه با سوزان لینهوف ازدواج کرد، معلم پیانوی هلندی که با مانه همسن بود و برای تقریباً ده سال با یکدیگر رابطهای عاشقانه داشتند. لینهوف در ابتدا توسط پدر مانه، آگوس، برای آموزش پیانو به ادوار و برادر کوچک ترش استخدام شد. او همچنین خدمتکار آگوس نیز بود. در ۱۸۵۲، لینهوف پسری را خارج از عرف زناشویی با نام لئون کوئیلا لینهوف به دنیا آورد.
لینهوف در بسیاری از آثار مانه دیده میشود. معروفترین این آثار، پسری در حال حمل شمشیر به سال ۱۸۶۱ است که هماکنون در بخش هنر موزه متروپولیتن در نیویورک نگهداری میشود. لئون همچنین در حال حمل یک سینی در پسزمینه بالکنی، دیگر اثر ادوار مانه نیز دیده میشود.
نام اثر: موسیقیدان پیر
تصویر متشکل از هفت شخصیت در یک چشمانداز است.موسیقیدان پیر در مرکز تصویر و در حال آمادهسازی ویلوناش برای نواختن ،رهبر یک گروه کولی محلی ژان لاگرن است.در سمت چپ تصویر دختر جوانی با کودکی در بغلش و دو پسر جوان ایستادهاند.مردی که در پشت موسیقیدان با کلاهی بر سر ایستاده،کولارده است که کارش جمع کردن آهن قراضه و لباس کهنه است.در سمت راست،مرد شرقی-که بخشی از او در تصویر است- با عمامه و ردای دراز یک «یهودی سرگردان» به نام گرو را نشان میدهد.به نظر میرسد حالت و لباس شخصیتها از دیهگو ولاسکس و لویی لو نن الهام گرفته شده است.
نقاشی نیاز به چند توضیح دارد:مردی که کلاه به سر دارد همان شخصیت تابلو اَبسینتنوش است که چند سال پیش توسط مانه کشیده شده است و دوباره بدون دلیل ویژهای در این نقاشی ظاهر میشود.در ضمن پسر جوانی که کلاه حصیری دارد از تابلو دلقک ژان-آنتوان واتو الهام گرفته شده است
پسری در حال حمل شمشیر
نام اثر بالکن ۱۸۶۸-۱۸۶۹
یک نقاشی رنگ روغن روی بوم از ادوار مانه است که سال ۱۸۶۸ کشیده و سال ۱۸۶۹ در سالن (پاریس) نمایش داده شد. این نقاشی هماکنون در موزه اورسی پاریس نگهداری میشود
زنی با طوطی ۱۸۶۶، بخش هنر موزه متروپولیتن نیویورک
نام اثر: اعدام ماکسیمیلیان
یکی از جاه طلبانه ترین تابلوه ای او به لحاظ فرم و محتوی ،یعنی «اعدام ماکسیمیلیان » مهم از اثر معرف «ترس دمایو » از گویا« Goya »است ادوار مانه ازیک خبر سیاسی – تراژیک که نماد شکست سیاست خارجی ناپلئون سوم است و اعدام ماکسیمیلیانبا الهام گرفته ازگویا ، یکی از کار آمدترین تابلوهای نقاشی تاریخ رامی آفریند . مانه همچنین می تواند به عنوان خالق «المپیا» مثل گویا در تابلوی «دختران جوان» نگاهش را به یک حیوان اهلی موجود در کادر بدوزد و با چند حرکت مضاعف قلم نقاشی ، سگ کوچک روستا را به یک شاهکار تبدیل نماید. این تابلو اعتراض شدید مردم را به دنبال داشت. منتقدین «مانه» را به نمایش «بی عفتی» محكوم كردند.
تابلوی «امیل زولا» اثر مانه پرتره ای کاملامعروف ازین نقاش بزر گ فرانسوی است که درکتب تاریخی و دایرةالمعارفی متعدد و به ویژه درکتاب های تاریخ ادبیات فرانسه ،بسیار آمده است به نظر میرسد این تابلو نیز درسال ۱۸۶۸ با الهام از پرتره «دن دیه گودی آسدو» رمان نویش مشهور و پر فروش اسپانیول که به دست توانای ولاسکوئز کشیده شده پابه عرصه هنر گذاشته است کنتراست بین رنگ سفید کتاب پیش روی زولا و کت و زمینه سیاهرنگ ، به نوعی در اثر ولاسکوئز دیده می شود.
نبرد کرساج و آلاباما ۱۸۶۴، موزه هنر فیلادلفیا
نام اثر آوازخوان اسپانیایی. ۱۸۶۰ م
نام اثر : ناهار در چمنزار، ۱۸۶۳، رنگ روغن روی بوم،، لوور، پاریس
ناهار در چمنزار، افزون بر طبیعت بی جانی در یک منظره، چهار نفر را به تصویر می کشد: ویکتورین موران که مدلی مشهور بود، اوژن مانه برادر نقاش، فردینان لینهوف پیکر تراشی که با خواهر مانه ازدواج کرد، و زنی خم شده که بی شباهت با ونوس نیست. مانه با استفاده ای پیچیده از الگوهای سه گوش متداخلی آنها را در کنار یکدیگر می چیند.شاهکارهای ابتدایی مانه، ناهار در چمنزار و المپیا بسیار بحثبرانگیز بودند و همواره به عنوان خط مشی برای نقاشان جوان امپرسیونیسم، مورد استفاده قرار میگرفتند. امروزه این آثار را پایه و اساس تکامل هنر مدرن میشناسند.
ادوار مانه از سردمداران مكتب «امپرسیونیسم» است و نقاشی های او درواقع ادامه سبك نقاشی «گوستاو كوربه» به حساب می آید.مانه نقاش جوان، ابتدا به شیوه نقاشی «كوربه» علاقه مند شد، اما به مرور شیوه دیگری را در پیش گرفت. مانه دنباله ی كار كوربه نقاش شهیر سبك رئالیسم را به صورت تازه ای ادامه داد.طرز فكر مانه و كوربه متفاوت بود و از نظر اخلاق نیز با هم تفاوت داشتند.كوربه به موضوعات عامیانه و توده مردم توجه میكرد و كلا تما یلات چپ داشت. ولی مانه یك بوژوا بود و موضوعاتش را موافق سنخ فكر بوژوا انتخاب می نمود. برای او اهمیتی نداشت اگر مثلا زن عریانی را در میان جمع مردان نقاشی میكرد. باید گفت مانه خود را ازقید موضوعات اخلاقی و اینكه مراعات اخلاق را در هنر بكند بركنار كرد.
تابلو اَبسینتنوش
نام اثر صبحانه در استودیو
گفته می شود که مانه گاهی بانوعی طنزآمیز از روی کارهای ولاسکوئز تقلید می کرد با این حال همه کارشناسان هنری اتفاق نظر دارند که درعرصه هنر نتیجه کار است که اهمیت دارد . مانه نیز توانست به نبوغ خودش به یک نقاش کامل درعصر خودش تبدیل شود و البته در این مسیر تقلیدی آگاهانه از هنر ولاسکوئزآگاهانه از هنر ولا سکوئز علم سحر انگیزش در استفاده از رنگ ها ، به ویژه در استفاده از رنگ های مشکی و خاکستری ،داشته است بزرگترین و معروف ترین کارهای مانه مدیون ولاسکوئز هستند.
درآنها چیزی از هنر نقاشی ولاسکوئز دیده می شود مسلم است که مانه ولاسکوئزرا کپی نمی کند بلکه این روح نقاشی ولا سکوئز است که درزمانی و قالبی دیگر متجلی میشود مثلاً او با الهام از «سرباز مرده »(اثر ایتالیایی قرن هفدهم که تا قرن نوزدهم تصور می شد متعلق به ولا سکوئز است) تابلوی «گاو بازمرده» را نقاشی می کند که به نظر برخی ازکارشناسان این هنر بعد از سفر مانه درسال ۱۸۶۵ به اسپانیا رتوش شده است وقتی دو تابلو را مقایسه می کنیم متوجه می شویم که هنرمند فرانسوی مطمئناً تحت تاثیر رنگ های سیا استفاده شده در تابلوی «سربازمرده» قرار داشته است . «موزه یسین پیر» که امروز الماس درخشان وبی همتای «نشنال گالری» در واشنگتن است نیز گوشه چشمی به «نوشندگان » ولاسکوئز دارد. سحر رنگ سیا درتابلوهای ولاسکوئز را درتقریباتمام اثرهای عالی مانه مشاهدهمیکنیم.
نام اثر:گاو بازمرده
مرگ ادوار مانه
مانه به علت بیماری سیفلیس و رماتیسم درمان نشده که از چهل سالگی با آن سر و کار داشت، از دنیا رفت. بیماری در سالهای پایانی زندگی مانه برای وی درد فراوان، رعشه و بیحسی در بخشی از بدن بهوجود آورد. پای چپ ادوار، یازده روز پیش از مرگش به علت بیماری قانقاریا از بدن جدا شد و سرانجام، پس از درد و رنج طاقت فرسا، ادوارد مانه در ۵۱ سالگی در پاریس به تاریخ ۳۰ آوریل سال ۱۸۸۳ میلادی از دنیا رفت و در ‘گورستان پسی در پاریس به خاک سپرده شد.
ادوار مانه به سنت نقاشی فرانسوی بی اعتنا بود وتقابل معروف دلاکروابااینگرس ،همچنین تحریکات کوریه برایش اهمیتی نداشت کوربه حتی امروز هم برای اهل نقاشی در میان مدرن ها دانست یا آخرین نقاش کلاسیک به هر حال مانه نزدولاسکولز توانست راه حل هایی را که او را عمیقاً به سوی بیان تصویری جهان بینی و نگاه بودلری اش از زندگی مدن هدایت می کرد پیدا کند.
منشأ دیگر عمق تصویرها، رقت رنگها، و تمهیدات سنتی که مانه برای خلق ترکیب بندیهایش به کار می بست روش طراحی در مدارس هنر بود. هنرآموزان بوزار ابتدا طرحهای متعددی می زدند و سپس بر اساس آنها نقاشی سدهای نوزدهم را می ساختند. طرحها مقاصد مختلفی را برآورده میکردند و با یک طرح کاملا خودجوش آغاز می شدند، طرحی که آن را «فکر اولیه» می نامیدند و اهدفش ثبت یک مفهوم یا داده تصویری اولیه در ابتدایی ترین شکلش بود. این گام آغازین را طرحهای دیگری در جهت تکمیل و پالایش فکر اولیه پی می گرفتند و هر طرح منظور خاصی را دنبال می کرد. «ابوش» طرحی رنگ روغنی بود (گاهی حکم زیرکار را پیدا می کرد که ترکیب بندی کلی اثر و ترتیب رنگها را مشخص می ساخت. رنگ گذاری ابوش در پهنه های بزرگ و کاملا رقیق و تخت بود.
بدین سان مانه طیف وسیعی از منابع گذشته و معاصر خود را به کار بست و سبک مستقلی پدید آورد که در نقاشان پیشتاز زمانه اش و نیز هنرمندان نسلهای بعد تأثیر فراوان بر جای نهاد. فن کار را از سنت مدارس گرفت که اصول آن به دوره رنسانس باز می گشت و ترکیب بندی اثر، شکل و رنگ، تعبیرش از فضا و کارش با سطح تصویر نتیجه توجهش به استادان کهن و تأثیر پذیریش از روزگار خویش بود.
گوستاو کوربه و ادوار مانه با هنر خود و همچنین نمایش آن سهم بزرگی در آزادسازی نقاشی از قید محدودیتهای مدرسی ایفا کردند. نمایشگاه انفرادی که کوربه در ۱۸۵۵ برگزار کرد و نمایشگاه مستقلی که در ۱۸۶۷ با مانه ترتیب داد الگوهایی برای امپرسیونیستها در دهه ۱۸۷۰ شدند.
نام اثر: فلوت نواز. ۱۸۶۶